رقص تنها تکان دادن بدن روی موسیقی نیست؛ بلکه ترکیبی از آگاهی، احساس و معناست. هر حرکت رقصنده، بازتابی از جهان درونی اوست و هر چرخش، داستانی از روح و اندیشه. رقص، زبان پنهانی است که قبل از واژهها و معناها شکل میگیرد و مفهومی تازه را به نمایش میگذارد.

قص بهعنوان آگاهی بدن
بدن در لحظهی رقص، صرفاً واکنش نشان نمیدهد؛ بلکه میاندیشد، تصمیم میگیرد و خلق میکند. هر حرکت آگاهانه است، انتخابی است برای بیان آنچه در کلمات نمیگنجد. در این لحظه، بدن نه فقط ابزاری برای نمایش، بلکه یک موجود اندیشمند و خلاق میشود.
رقص، آفرینش و نه تکرار
رقص تقلید نیست؛ بلکه آفرینش است. هر اجرا تجربهای تازه است که از دل احساس و لحظه برمیخیزد. اینگونه است که رقصنده، بدن خود را به نیرویی مولد تبدیل میکند؛ مولد معنا، فرهنگ و زیبایی.
بدن؛ روایتگر خاموش
در رقص، بدن زبان باز میکند و از آنچه پنهان مانده، سخن میگوید. گاهی حرکات لرزان یا ناتمام رقصنده، نشانه ضعف نیست، بلکه ردپای مقاومت است. رقص میتواند تروماهای پنهان، احساسات مدفون و خاطرات فراموششده را آشکار کند؛ آنچه واژهها قادر به بیانش نیستند.
رقص، کنش بیپرچم
رقصنده در لحظهی حرکت، بیسلاح و بیشعار، اما پرقدرتترین کنش انسانی را به نمایش میگذارد: “من هنوز اینجا هستم”. این پیام، رادیکالترین شکل مقاومت است؛ مقاومتی علیه فراموشی، سانسور و ایستایی.
جمعبندی
رقص تنها یک هنر نمایشی نیست، بلکه تجربهای انسانی و عمیق است؛ تجربهای که بدن را از سکون به آفرینش میرساند و اندیشه را در حرکت جاری میکند. هر رقص، فرصتی برای بیان ناگفتهها و خلق معنایی تازه است.
🦋 در آکادمی پریزاد، ما به رقص تنها به چشم یک حرکت نگاه نمیکنیم؛ بلکه آن را زبانی جهانی برای بیان، زیستن و خلق زیبایی میدانیم. 🦋